فلسفه علم

ساخت وبلاگ

بی تردید معیارهای اخلاقی در حال حاضر رو به افول است و بازار بدنامان و ستوران در جهان رو به فزون لیکن افزایش سیره افسار گسیختگی اخلاقی در بین تحصیل کردگان و دانش آموختگان جای بسی تأمل و تأسف دارد.

رسوائی بی پردگی حریم معرفت و ادب جای خود را به ترفیع کاذب و کسب شأن مجازی در نزد بدنام تر از بدنامان و اندیشه ستوران داده است و چه افسوس که جایگاه رفیع علم و معرفت، جولانگاه صدای نعل منفعت طلبان شده است.

پرواضح است که شاهد یک روند نزول علم و صعود بی علمی می باشیم. همایش هایمان عرصه تاخت تاز افراد غیر علمی شده است و مجریان و شیپورچی های این همایش ها، کسانی هستند که به اشتباه خود را به این تاج و تخت رسانده اند و اگر عدالتی بود حتما جایشان جاهای ناجور بود.

نفوذ مادیات به کنگره ها و سمینارها نیز خود بحث دیگری است که باعث تحمیل برنامه های علمی مرتبط با سود سخنرانان و برنامه ریزان شده است و سخنرانان هم نیت معروفیت و مرجعیت فریبنده جهت جذب بیماران ارجاعی سایر همکاران را در سر می پرورانند و هم اندیشه درآمد زایی بیشتر بر اساس تکنولوژی های جدید را دارند.

از طرف دیگر، دعواهای جناحی و صف بندی های گروهی نیز دلیل دیگری بر افت کیفی برنامه های علمی است و تبلیغات کور و کر کننده کاذب شیپورچیان کنگره ها و سمینار ها، بیش از محتوای علمی خود کنگره ها و سمینار ها به چشم می آید و گوئی رقابت بر سر کمیت حاضرین است و نه اندیشه حاضرین.

پرواضح است که ثبات و ادامه حیات افراد ضعیف الرأی و سخیف العقل به علم پوشالی و تبلیغات توأم با حمالی گره خورده است و مغز پوچشان به آلت مافوقان خود تبدیل شده است و نهایتا علم واقعی جای خود را به تصویری ساختگی می دهد.

مهمتر از همه اینها، محتوای علمی سخنرانی و سخنرانان است که بسی جای تأسف دارد. سخنرانان کنگره ها و سمینار ها کسانی شده اند که به هر دلیل علمی و غیر علمی، فرصت اندیشیدن ندارند زیرا فرصت مطالعه صحیح ندارند. کنگره ها و سمینار ها حکم کلاس درس را (که البته کیفیت کلاس های درسمان نیز بر افراد صاحب فکر مشخص است) پیدا کرده اند و مفهوم والای اندیشه در عنوان، محتوا، و هدف سخنرانی از بین رفته است. چگونه است که کسانی بیشتر از آنکه مطالعه کنند و بیشتر از آنکه اندیشه و تفکر نمایند، سخنرانی می نمایند و ساعات سخنرانی این افراد بسیار بیشتر از ساعات اندیشیدن و مطالعه آنان است و البته نتیجه حرف زدن بیش از اندیشه را در خروجی سخنان علمی این افراد مشاهده می کنیم که شاید برای عده ای بی علم تر از خودشان، علمی به نظر آید اما حقیقت در نگاه صاحبان اندیشه و تفکر چیز دیگریست. کنگره کلاس درس دانشجویان سال پایین نیست و سمینار محل بیان تجربیان شخصی بدون مبانی و اصول علمی نیست. کنگره محل جذب بیماران ارجاعی سایر همکاران نیست و سمینار جای فخر فروشی سخنران جهت معروفیت نیست.  کنگره جای قرار دادهای کلان غیر مکتوب بین سخنران و شرکت های تکنولوژیک نیست و سمینار محل دید و بازدید همکاران نیست. کنگره محل شوی کثیف نیست و سمینار جای تسویه حسابهای شخصی و جناحی نیست. ......

حکایت، حکایت گریز از آزادی اریک فروم است که صاحبان اندیشه گریزان شده اند و جای آنها را کم اندیشان گرفته اند. چه اندوه که مغز متعفن بعضی از معروفان و معروفه های این جولانگاه، مملو از انتقام، دشمنی، خباثت، و غرض ورزی شده است و هر کاری از دستشان بر آید انجام می دهند که ممکن است کنسل کردن یک سمینار باشد یا مخدوش کردن آن، ممکن است حذف یک سخنران باشد یا حذف یک برنامه، ممکن است ساخت یک سمینار کاذب باشد یا تبلیغات کاذب آن، ممکن است نامه نگاری های هرزه باشد یا هرزه گری اداری، ... انچه است نیت کثیف وحوش و فحوش فکر و علم است که جامعه علمی را در منجلاب فساد تفکر یک عده افراد خاص غرق کرده است و صد البته این سیر تفکر متعفن، باعث شکل گیری یکسری ارزشهای جدید اخلاقی و علمی مبتنی بر همین سیره تفکر شده است بطویکه انجام تمام کارهای زشت مذکور و مشروح، تبدیل به افتخار و ارزش شده است.

اکنون، ظاهراٌ و به هر دلیل، علم در دست کسانی افتاده است که از فلسفه علم چیزی نمی دانند اما امید، روح مرا هدایت می کند تا روزی اضمحلال سلطنت نامحرمان فلسفه علم را شاهد باشم که هرچند گرایش جهانی غیر از حق است اما اصول ثبات جهان بر اساس حق است. ذات علم همان حق است و من به حق امید دارم.

انفصال بهتر است یا انتصاب...
ما را در سایت انفصال بهتر است یا انتصاب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : iraneye بازدید : 217 تاريخ : پنجشنبه 6 تير 1398 ساعت: 22:54